غـــــم تـــنـــهــایــی
غـــم تــــنــــهـــایـــی
نگاهت پیچکی می شود می پیچد دور تنم بازی می کند با دستانم خشک می شود روی لبانم و مرا پایبند می کند به نباید ها . . . دستانم
نظرات شما عزیزان:
در موهایم
گره خورده
و چشمانم
خاطراتِ مبهمی را دنبال می کرد
که دیگر هرگز
دست یافتنی نمی نمود.
Power By:
LoxBlog.Com |